ازت متنفرم فردا

دلم تنگ برای پاییزبرای سرما برای برف برای قدم زدن تو فصل سرد برای عاشق وشیدا شدن  برای فریاد دوست دارم تا مغز استخون یخ زدن و جیک نزدن برای دستای گرمی که یه روزی مال من بود اما حالا یکی دزدیدتش گرما اومد جای اونو پر کرد اما تو دل من هنوز یه جای خالی که داره پر می کشه برای صاحبش من از فصل سردم فصل قدم زدن زیر بارون . 

شاکی ام از ت خدا متنفرم ازت فردا کاش می شد بیاد پاییز اما هیچ وقت نشه تموم. آخرشم نیومدی نامرد این تابستونم با گرماش دل منو آب کرد. دیگه نمی گم چرا چون جونی نمونده تو رگهام اما با سرما می نویسم رو شیشه فردا ازت متنفرم فردا

دارم میام پیشت گلم ...صبوری کن دنیای من

تیغ عشقت تو دستمه

اسم نازت رو لبمه

شاهرگمو میزنم

دریای خون لباسمه

ادامه مطلب ...

عروسک

 عروسک  

دیگه اجازه نمیدم بخوای به بازی م بگیری  

مثل عروسک بشینیم هر وقت که خواستی ببینیم

دیگه نمیخوام عشق من بازی دستتای تو شه

دیگه نمیخوام اشک من خنده لبهای تو شه

میخوام که اینبار رفتنم تلافی کار تو شه

دیگه نمیخوام موندنم باعث ازاز تو شه

حالا دیگه کار دلم گذشته از نفرین تو

دیگه گذشت اب از سرم نمیشه خام حرف تو

 

دیگه حتی تو خیالم نمیخوام دست تو بگیرم برو

به یاد عشق تو باشم به پای اون چشمات بمیرم برو

 

اینو بدون که روزگار تو رم به بازی میگیره

یه روز میبازی دلت و اونم به خنده میگیره

حالا دیگه عروسک حرف تو رو نمیخونه

اون دیگه عاشق تو نیس

با تو دیگه نمیمونه

به اون خدا عشق تو رو تو سینه خاموش میکنم

پا روی عشقت میذارم تورو فراموش میکنم

تو هم اسیر هوسی اینم یه درده واسه تو

بدون که اه گریه هاس گرفته اون دامنتو

دیگه حتی تو خیالم نمیخوام دست تو بگیرم برو

به یاد عشق تو باشم به پای اون چشمات بمیرم برو

این روزها دوست داشتن دلیل می‌خواهد

من یاد گرفته ام ... " دوست داشتن دلیل نمی خواهد ... " ولی نمی دانم چرا ... خیلی ها و حتی خیلی های دیگر ... می گویند: این روز ها ...

من یاد گرفته ام ...

" دوست داشتن دلیل نمی خواهد ... "

ادامه مطلب ...